نوای وبلاگ


برای استفاده از موزیک بالا در سایت یا وبلاگ خود از کد زیر استفاده کنید صوت بالا متغیر می باشد. ،
برای دانلود کلیپ کامل و تصویری صوت بالا اینجا کلیک کنید

۱۳۸۹ دی ۲۶, یکشنبه

من حلال خدا و رسولش را می خواهم آقای مدیسه!

 http://iranianclassicmusic.persiangig.com/image/prison-bar.jpg

 این نامه رو یکی از بازدید کنندگان وبلاگ تریبون مدیسه به آقای مدیسه نوشته که وظیفه دونستم اینجا هم منتشر کنم
 نقل قول از وبلاگ : تریبون مدیسه 
به نام پروردگار عالمیان
اللهم عجل لولیک الفرج.
سلام و درود خدا بر معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران و شهدای جنگ تحمیلی.
سلام و درود خدا بر رهبر فرزانه انقلاب.
سلام بر تمامی افراد و نهادهایی که این نامه را می خوانند.(البته امیدوارم که در سایت قرار داده شود)
و سلام بر شما آقای مدیسه!به واسطه یکی از هم کلاسی ها با سایتتان آشنا شدم و تصمیم گرفتم با شما دردودلی را مطرح کنم؛به این امید که صحبت هایم را در سایت به نمایش بگذارید تا همگی بخوانند؛از آن نوجوان 15ساله روستا گرفته تا خبرنگاران و روزنامه نگاران رسانه های فارسی زبان ایران و دنیا.در واقع اگر این نامه را منتشر نکنید،به وظیفه خود به عنوان یک وب نویس در قبال مخاطبتان عمل نکرده اید چرا که شعار شما در انتهای هر مطلبتان این است:مدیسه متعلق به شماست!پس این تعلق را در عمل نشان دهید.25سال دارم.فارغ التحصیل رشته مهندسی برق و هم اکنون در شرکتی خصوصی در تهران مشغول به کار هستم.متأسفانه به دلایل بسیار از جمله مسائل اقتصادی،امکان ازدواج را ندارم و از سوی دیگر به شدت نیاز به همدم و مونسی را احساس می کنم.در کنار این نیاز خدادادی،متأسفانه یا خوشبختانه فشار جنسی شدیدی را هم بر روح و جسم خود تحمل می کنم.سراغ اصل مطلب می روم:
من حلال خدا و رسولش یعنی ازدواج موقت(صیغه) را می خواهم آقای مدیسه،چون توانایی ازدواج دائم را ندارم.گناه من جوان چیست که این گونه باید در آتش شهوت خویش بسوزم و دم برنیاورم؟چرا این حق باید از من و سایر جوانان سلب شود در حالی که سنت پیامبر اسلام(ص) است؟دستورهای دین اسلام امروز و فردا نمی شناسد؛اتفاقاً ضرورت چنین دستوراتی امروز بیشتر از دوره صدر اسلام حس می شود.ازدواج موقت با همان شرایطی که در صدر اسلام برای مسلمانان تجویز شده بود،امروز نیز باید باشد و از هیچ جوانی سلب نشود.چرا جامعه ما این حلال خدا را حرام می پندارد؟یکی از دلایل آن این است که همگی فکر می کنند منظور از ازدواج موقت،ارتباط با دوشیزگان و دختران باکره است که در آینده ممکن است برایشان مشکل ساز بشود در حالی که نباید این تفکر نهادینه گردد.آیا ازدواج موقت با زنی که طلاق گرفته و یا بیوه شده و ممکن است تا آخر عمر امکان ازدواج دائم پیدا نکند،گناه است؟
آقای مدیسه!
متأسفانه حسودی و حساسیت مادران من و شما باعث پوشیده ماندن این حکم الهی و اجرای آن شده است،چرا که آن ها نمی پذیرند همسرشان زن مطلقه یا بیوه ای را صیغه کند.تنها همین مورد به تنهایی می تواند راه تبلیغات منفی علیه ازدواج موقت و زشت جلوه دادن آن تا حد گناهانی هم چون زنا و لواط را هموار و آسان بکند.شما که ادعا دارید وب نویس هستید،باید این موارد را بیان بکنید.درد جامعه ما این است که حلال خدا را حرام کرده اند و حرام خدا را حلال.اگر جوانی دچار گناهان زشتی مانند استمناء و روابط نامشروع بشود،می گویند:طوری نیست.جوانی کرده است!!!
اما اگر همین جوان توان ازدواج نداشته باشد و بخواهد با زنی ازدواج موقت بکند،انگار به خدا کفر ورزیده و یا کثیف ترین گناهان را مرتکب شده است.آخر این انصاف است؟آیا این زیبنده نظام ماست که عنوان اسلامی بودن را دارد و به آن می بالد؟مگر انقلاب اسلامی ما به خاطر اسلام نبود؟به خاطر قرآن نبود؟چه بر سر ما آمده است که اکنون پس از 32سال،هم اسلام را فراموش کرده ایم و هم قرآن را؟
این تنها مشکل ما پسران نیست.دختران جامعه و حتی بعضاً زنان متأهل ما نیز در فضای فعلی به انحراف کشیده شده اند.تا به حال واژه "م.س.ا.ح.ق.ه" را شنیده اید؟آیا می دانید در بسیاری از شهرهای بزرگ و حتی خوابگاه ها و خانه های مجردی و دانشجویی،این پدیده به شدت شیوع پیدا کرده است؟آیا می دانید بسیاری از حیوانات خانگی تبدیل به شرکای جنسی جوانان ما شده اند؟حالا تکلیف من پسر جوانی که حداقل تا 7الی 8 سال دیگر نمی توانم ازدواج کنم و از گناه و معصیت هم بیزارم،چیست؟سه راه بیشتر پیش رویم نیست:
1.خویشتن داری؛
2.ازدواج دائم؛
3.ازدواج موقت.
خویشتن داری که فقط شعار است.به نظر شما در جامعه ما می توان خویشتن دار بود؟یک مثال بزنم:خود من هر روز صبح که حول و حوش 6از خواب بیدار می شوم و به شرکت می روم،تا عصر و ساعت های 6و7 سرکار هستم.فکر نکنید خستگی و... سبب خوابیدن شهوتم می شود و... .این گونه نیست.باور کنید در همان کوپه مترو و هنگام بازگشت به منزل،با دیدن اولین زن یا دختر جوان ناخودآگاه دچار غلیان و تحریک می شوم.در این مواقع سر خود را پایین می اندازم و در درون خودم می شکنم.باور کنید من هم یک انسان هستم.چرا جامعه ما را نمی فهمد؟چرا دختران و زنان انگ شهوتی بودن و چشم چران بودن را به ما پسران می زنند؟تا کی باید تقوای خداوند بزرگ را که آقایان می فرمایند،پیشه نماییم؟!!!
آقای مدیسه!مگر تنها هدف ازدواج دائم،بچه دار شدن است که ازدواج موقت را با این توجیه ناشایست جلوه داده اند؟مگر ازدواج موقت به مانند ازدواج دائم مهریه ندارد؟برخی از زنان می گویند صیغه کرامت ما را پایین می آورد اما من از این زنان سوال می کنم:
آیا در دنیای امروز و حتی محیط های سازمانی و اداری و کاری،از زن مستقیم و غیرمستقیم بهره کشی جنسی نمی کنند؟پس مشکل کجاست؟اگر بحث بچه دار شدن است،مرد و زن بدون رضایت دیگری می‏توانند از آن جلوگیری کنند.علاوه بر این آنچه منشأ پدید آمدن نابسامانی‏های اجتماعی و اخلاقی در مورد فرزندان بی‏پناه است،مسئولیت‏ناپذیری والدین است که در این باره فرقی میان ازدواج موقت و دائم وجود ندارد.اگر قانون ازدواج موقت در جامعه ما توسط مردان متأهل هوس باز به مانند قانون تعدد زوجات مورد سوء استفاده قرار می گیرد،اشکال از قانون ماست.اشکال از اجرای ماست که داعیه اسلامی بودن را دارد اما این سنت رسول خدا(ص) را نمی تواند اجرایی کند؛چرا که اجرای تمام و کمال اسلام،کار آسانی نبوده و نیست.
متأسفانه همین سوء استفاده،به سوژه ای برای تمام مخالفان تبدیل شده است.البته برخی مخالفان رده بالا نیز از فساد موجود در کشور،سودهای کلانی را به جیب می زنند.امام صادق(ع) می فرمایند:"یکی از موضوعاتی که من هرگز در بیان آن تقیه نخواهم کرد موضوع متعه(ازدواج موقت) است."
پس هرگز مقصود دین این نبوده است که وسیله‏ای برای هوسرانی و هواپرستی حیوان‏صفتان یا وسیله بیچارگی عده‏ای زنان اغفال شده و فرزندان بی‏سرپرست فراهم شود،بلکه هدف از آن جلوگیری از فسادهای اجتماعی و ناهنجاری‏های جامعه می‏باشد.
ازدواج موقت مثل چهار رکعت نمازی است که می خوانیم و سوال نمی کنیم که چرا باید چهار رکعت بخوانیم.من نمی دانم چرا ما در این موضوع انقدر دست و پایمان را گم کرده ایم که در بیان کردن حکم خداوند،می گوییم که آیا حرام است یا حلال است یا... .اگر صیغه به این بها زشت است که یک دختر و پسر مسلمان چندین دوست غیرهمجنس داشته باشند و با افراد متعدد در ارتباط جنسی باشند،آن وقت چه کسی جواب این چالش را می دهد؟در حقیقت موضوع این است که آیا ازدواج موقت در دین،به عنوان یک ضرورت و مسئله ای که باید در جامعه باشد،مطرح شده است یا اینکه دین ازدواج موقت را در شرایط خاص و برای برخی از افراد می داند؟
مگر شهوت، دختر و پسر می شناسد؟اگر به دختر هم بگویید که تنها راه اطفای شهوت آنی او انتخاب شریک دائم زندگی است،ممکن است دختر هم در انتخاب شریک دائم زندگی اش تعجیل کند و بدون تعمق و تدبر ازدواج کند.آن وقت بعد از مدتی کوتاه که نیاز ش برطرف شد،احساس می کند که این شوهر به درد او نمی خورد.اما وقتی دختر و پسر نیاز آنی خود را برطرف کرده باشند،آن وقت می روند تا عاقلانه انیس و مونس خود را انتخاب کنند.حال این جا سوالی مطرح می شود:
آیا در اسلام توصیه ای برای دوشیزه ماندن دختران تا زمان ازدواج دائم شده است یا نه؟
باکره ماندن دختر یک ارزش است و اگر کسی باعث ازاله بکارت دختری شد،باید هزینه سنگینی بدهد.شکی در این نیست؛اما برای حفظ این ارزش،آیا باید خودمان را گرفتار مسأله طلاق کنیم که به خودمان و جامعه آسیب برسانیم؟عقل می گوید که بین بد و بدتر،باید بد را انتخاب کرد.
آقای مدیسه!
من یک ماه آرشیو وبلاگ شما رو مطالعه کردم که تصمیم گرفتم امروز این نامه را برایتان ایمیل بکنم.اگر به قول یکی از کامنت ها:صداقت از کلامتان نمی بارید،هیچ وقت این گونه وقت خود و جنابعالی را نمی گرفتم.امیدوارم تمامی پسران،دختران،زنان بیوه و زنان مطلقه که قلباً صحبت هایم را باور دارند،با حمایت از این پست از خود حمایت کنند.
شما فرض کنید دین نبود.عقل که هست.عقل می گوید که ازدواج دائم.انتخاب شریک زندگی برای همه عمر یک انسان از لحظه انتخاب است و عقل می گوید که شریک دائم زندگی مختصات خودش را دارد.هر انسانی با هر مسلکی قبول می کند که اطفای غریزه جنسی،هدف اصلی از انتخاب شریک زندگی نیست.یعنی اگر کسی بگوید که من برای اینکه شهوت دیوانه ام نکند و برای من مشکلات به وجود نیاورد، برای خودم شریک زندگی در طول عمرم را انتخاب می کنم؛ عقل می گوید که صحیح نیست که آدم برای رفع مسایل و مشکلات روزانه خود شریک دائم خود را انتخاب کند.
امروزه در کشور ما بسیاری از جوانان که دین دار هم هستند،شریک دائم زندگی خود را در شرایطی انتخاب می کنند که بیشتر به فکر رفع نیازهای روزمره خود هستند.همین شرایط باعث می شود تا چنان شتابی در انتخاب شریک دائم زندگی خود کنند که بعد از اطفای شهوت،می گویند که من انتخاب درستی نکرده ام.
به نظر شما این اشکال نیست؟
در صدر اسلام هم خانواده بوده و هم غلام و کنیز.الان که غلام و کنیز نیست و تنها راه ارضای جنسی حلال،ازدواج است و اگر تنها راه حلال،ازدواج دائم باشد یعنی جنون جامعه.کسی که تنها راه اطفای جنسی که امری آنی است و نیاز لحظه ای است را ازدواج دائم قرار می دهد،هیچ شناختی از جامعه بشری ندارد. وقتی شما به مسافرت می روید و می خواهید در بین مسیر، غذا میل کنید آیا برای خوردن یک وعده غذا در مسیر سفر،خانه می سازید یا اینکه چادری موقتی برپا می کنید تا برای لحظه ای کوتاه سرپناه داشته باشید؟انتخاب شریک زندگی و ازدواج دائم مانند خانه ساختن است و چادر زدن در بین مسیر، سفر مانند ازدواج موقت است.جامعه اسلامی از شرایط عقلی انسانی جدا نیست و احکام اسلامی براساس شرایط واقعی و عقل طراحی شده است،پس جامعه اسلامی اطفای نیازهای جنسی را در ازدواج می داند،اما فراموش نکنیم که ازدواج موقت هم نوعی ازدواج است که تعهدات مخصوص خود را دارد.
سخن به درازا کشید.از این که من را تحمل کردید،بسیار ممنونم آقای مدیسه.امیدوارم این نامه را در وبلاگ خود قرار دهید تا همگان مشاهده کنند و با صداقت و شهامت و به دور از هر تعصب و پیش داوری،پاسخ مرا بدهند.
التماس دعا از شما و تمام مخاطبان و بازدیدکنندگان فهیم این پایگاه اینترنتی
سعید ردوستی با حضور همیشه نهان...

نقل قول از وبلاگ : تریبون مدیسه 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر