نوای وبلاگ


برای استفاده از موزیک بالا در سایت یا وبلاگ خود از کد زیر استفاده کنید صوت بالا متغیر می باشد. ،
برای دانلود کلیپ کامل و تصویری صوت بالا اینجا کلیک کنید

۱۳۸۹ بهمن ۱۴, پنجشنبه

زمهریر بی حیایی !!



امروز در تهران هوا برفی و سرد بود .
اما چشم ها را که می چرخاندی ، هنوز لباس های کوتاه و نازک بر تن زن ها بود !!
هنوز لباس های نصفه و نیمه پوشیده شده بود و سینه ها بیرون بود، حتی در سرمای سوزان برف زمستانه !!!
این خودنمایی چه بیماری روانی خطرناکی ست که جسم را هم نابود می کند .
این خودنمایی چه بیماری وحشتناکی است که در زمهریر زمستانه هم ، قربانی خود را از پوشیدن لباس گرم و کامل منع می کند !!
ناخوداگاه یاد شعر زمستان اخوان ثالث افتادم 
و در حالی که در خیابان های شهر،  زیر بارش برف با این صحنه ها روبرو می شدم این شعر را با خودم زمزمه می کردم :


سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
كسی سر بر نیارد كرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید ، نتواند
كه ره تاریك و لغزان است
وگر دست محبت سوی كسی یازی
 به اكراه آورد دست از بغل بیرون
 كه سرما سخت سوزان است
نفس ، كز گرمگاه سینه می آید برون ، ابری شود تاریك
 چو دیدار ایستد در پیش چشمانت
نفس كاین است ، پس دیگر چه داری چشم
ز چشم دوستان دور یا نزدیك ؟
 مسیحای جوانمرد من ! ای ترسای پیر پیرهن چركین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آی
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای
منم من ، میهمان هر شبت ، لولی وش مغموم
منم من ، سنگ تیپاخورده ی رنجور
 منم ، دشنام پس آفرینش ، نغمه ی ناجور
نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بیرنگ بیرنگم
بیا بگشای در ، بگشای ، دلتنگم
حریفا ! میزبانا ! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد
 تگرگی نیست ، مرگی نیست
صدایی گر شنیدی ، صحبت سرما و دندان است
من امشب آمدستم وام بگزارم
 حسابت را كنار جام بگذارم
چه می گویی كه بیگه شد ، سحر شد ، بامداد آمد ؟
فریبت می دهد ، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست
حریفا ! گوش سرما برده است این ، یادگار سیلی سرد زمستان است
و قندیل سپهر تنگ میدان ، مرده یا زنده
به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود ، پنهان است
حریفا ! رو چراغ باده را بفروز ، شب با روز یكسان است
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر ، درها بسته ، سرها در گریبان ، دستها پنهان
نفسها ابر ، دلها خسته و غمگین
درختان اسكلتهای بلور آجین
زمین دلمرده ، سقف آسمان كوتاه
غبار آلوده مهر و ماه
زمستان است



پی نوشت : چشم چرانی این جانب را ببخشید ، دست خودم نیست وقتی می خواهم جلویم را ببینم که به در و دیوار نخورم ولی ...
از اول هم به خود گفتم که اشتباه کردی که هوست شد بروی بیرون قدم بزنی زیر نعمت خداوند و لذت ببری از طبیعت !
این طبیعت برای تو نیست 
تو محکوم شده ای به اسارت 
تا ظهور منجی عدالت ...

۱۳۸۹ بهمن ۱۲, سه‌شنبه

برو بمیر !! ( تنها راه کسانی که قدم در راه ازدواج دائم نهادند .!)


 http://dl.funmehr.com/aks/lover.gif

جوانی 25 ساله را فرض کنید ،مشغول به درس و تحصیل در دانشگاه !.
با توجه به فضای جامعه و محیط داشگاه و الحمدالله به یاری ماهواره و فیلم های پورنو ،سکسی و اینترنت نورانی ، این جوان 3 راه برای کنترل شهوت خود دارد !
1_ ازدواج دائم 
2_ خویشتن داری جنسی 
3_ ازدواج موقت 
البته ما فرض را بر این گرفتیم که این جوان از یک خانواده ی مذهبی و پرهیزکار هستند که قالبا در جامعه ی ما با این فرض راه چهارمی هم پیدا می شود که بیشتر خانم های متدین و بساز و دختر های عاشق اردواج دائم و مخالف ازدواج موقت پیشنهاد می کنند
و این راه چیزی نیست جز:

4_ برو بمیر !

حالا ما به اولین راه که بحث خودمون هست بیشتر کار داریم و سه راه بعدی را فعلا کنار خواهیم گذاشت 
فرض را گرفتیم که این پسر جوان قدم در راه ازدواج دائم گذاشته و والدین را برای رفتن به خواستگاری راضی کرده است .
.
و اما شب خواستگاری :
اول اینکه هر آقا پسری باید بداند که اگر فردوسی زنده بود هفت خوان رستم را بر اساس هفت خوان شب خواستگاری جوان های امروزی می نوشت چون که اینطوری شاهنامه جذاب تر هم می شد !!
و اما هفت خوانی که جوان قصه ی ما باید از آن عبور کند :


خوان اول : حساب بانکی پر پول 
خوان دوم : کاربا درامد ماهیانه بالای 5 میلیون
خوان سوم : ماشین برای خودت (داماد )
خوان چهارم: ماشین برای خودم (عروس )
خوان پنجم :  خانه تو بالاشهر 
خوان ششم : ویلا تو شمال 
خوان هفتم : مادر شوهر خوب !


حالا بازم فرض محال می گیرم که جوان قصه ی ما از هفت خوان شب خواستگاری جان سالم به در برد .(این جمله اغراق شد ببخشید!! )
اما از این هفت خوان که بگذرد تازه به چیزی می رسد که از آن به عنوان غول مرحله یاد می شود و آن هم چیزی نیست جز مهریه !
همان که می گویند" کی داده کی گرفته " 
البته به این نکته باید توجه داشته باشند جوان های عزیز، که خانم های محترم رعایت حال من و شما رو می کنند که مهریه را به تعداد سال های شمسی خود حساب می کنند چون امکان داشت میلادی حساب کنند اون وقت دیگر هیچی ...
و این از الطاف الاهیست که در جنس زن نمایان شده است .
اگر توانستی از غول مرحله رد شوی که هیچ ، اما اگر نتوانستی غول مرحله را به زانو در بیاوری با کمال تاسف باید گفت که شما GAME OVER  شدی !!
و تازه بدبختی هایت شروع می شود 
چرا ؟؟
چون نه توانستی ازدواج دائم انجام دهی و نه می توانی با این وضعیت جامعه خویشتن داری جنسی بکنی و نه اینکه می گذارند ازدواج موقت بکنی !!

پس رسیدیم سر راه چهارم خودمان یعنی :


برو بمیر !!

۱۳۸۹ بهمن ۱۰, یکشنبه

مردان و زنان متاهل نما !


 http://f00.inventorspot.com/images/march.img_assist_custom.jpg
تا حالا به این مسئله فکر کردید که چرا زنان و مردان متاهل به دنبال زن و مرد دیگری هستند !!!
حتما با این صحنه ها روبرو شدید وقتی در محل کارتان خانم متاهلی برای اقای متاهلی عشوه گری می کند ؟؟ یا اقای متاهلی که دور و بر خانم متاهلی می گردد ؟؟؟
دلیل این کارها چیست ؟
اگر از روی شهوت جنسی هست که مگر نمی گویند با ازدواج شهوت جنسی رام می شود ؟؟؟

پس چرا خلاف این امر را می بینیم ؟؟
چرا عشوه گری برای مردهای متاهل در میان زن های ما رقابتی شده است ؟؟

چرا زن و مرد متاهل بیشتر به جنس مخالف خود در بیرون از خانه تمایل دارند تا داخل خانه !!
کم نیست از این مواردی که در بالا ذکر کردم 
حتما خودتان بسیار ملاحظه کردید 
اما راستش را بخواهید هنوز به جواب درست و کاملی نرسیده امکه دلیلش چیست ؟؟!


آرایش زنان و نظر شما !!!


 http://www.cloob.com/public//public/user_data/album_photo/153/457578-b.jpg

از این به بعد هر وقت در خیابان زن شوهرداری را دیدید که در خیابان آرایش کرده است جلوی شوهرش نظرتان را در مورد آرایشش بیان کنید .
یقین داشته باشید هم آقا و هم خانم از این کار شما به شدت خوشحال خواهند شد .
این آرایش برای شماست که در خیابان نظاره گر آن هستید پس حق انتقاد و نظر دادن هم برای شماست !!
دوستان پیشنهاد می کنم به هیچ وجه حق مسلم خود را از دست ندهید .
مثلا بگویید رژی که به لبت زدی کمرنگ است ،پر رنگ ترش به لب هایت بیشتر می آید یا اینکه مدل موهایت مثل مدل موهای افغانی هاست، دفعه ی بعد فلان مدل مو را امتحان کن! یا اینکه رنگ لاک ناخن هایت خیلی به دستان ظریفت می آید .
یقین داشته باشید در پایان شوهر خانم از شما تشکر و قدرانی خواهد کرد ... 


پی نوشت :از این به بعد در میان پست های اصلی و بلند وبلاگ پست های کوتاهی نوشته می شود .

۱۳۸۹ بهمن ۹, شنبه

ازدواج موقت و باکره ها

چند روز پیش در مورد این مسئله با دوستان در وبلاگ یکی دیگر از دوستان بحث های مفصلی داشتیم .حرفهای خوبی مطرح شد که جای بسی تامل و تفکر دارد.
موضوعی بود که نمی شد به آن  در قالب نظرات یک وبلاگ  پرداخت 
تصمیم گرفتم تعدادی از پست های وبلاگ رو به این موضوع نسبتا مهم اختصاص بدم تا شاید یک سری سوالات و ابهامات حل بشود .
اولین مسئله ی که مطرح است این می باشد که آیا دختران باکره می توانند ازدواج موقت بکنند یا خیر ؟؟
 در اینکه دختر باکره می تواند ازدواج دائم یا موقت داشته باشد شکی نیست اما چیزی که مورد سوال هست این موضوع هست که آیا دختر باکره می تواند بدون اذن ولی ازدواج موقت یاد دائم داشته باشد یا خیر ؟
نظر علما دراین مورد بسیار مختلف و متفاوت هست 

نظرات علما را در این مورد می توان به چند دسته تقسیم کرد :
  1. آقایان ؛ سیستانی، خمینی، شبیری: اجازه پدر واجب است
  2. آقایان ؛ فاضل، گلپایگانی، خوئی، اراکی، صافی، مکارم، وحیدخراسانی، خامنه‌ای، تبریزی: بنابر احتیاط واجب، اذن لازم است
  3. آقای بهجت: اذن پدر، تکلیفا واجب است یعنی: اگر اذن نگرفت معصیت کرده است اما عقد صحیح است
  4. آقای صانعی: در عقد دائم لازم نیست اما در عقد موقت لازم است
  5. آقایان نوری همدانی، روحانی، گرامی، حسینی شاهرودی، غروی علیاری، جناتی: اذن پدر لازم نیست!
اما با رجوع به رساله ی هر یک از مراجع با تعداد زیادی تبصره روبرو می شویم از جمله اینکه تعدادی از علما می گویند اگر دختر ترس از گناه داشته باشد و ولی به هر دلیلی اذن ندهد می تواند بدون اذن ازدواج کند یا اینکه اگر دختری ولی خود را در نزدیکی خود نداشت و ترس از گناه داشت می تواند ازدواج کند .البته مبنای این تصمیم گیری ها بر اساس رشیده و بالغه بودن دختر مورد نظر است نه هر دختری 
در واقع اکثر علما بر این امر اتفاق نظر دارند که واجب و یا بنا بر احتیاط واجب، دخترهنگام ازدواج از ولی خود با وجود رشیده بودن اذن بگیرد در واقع شاید خود مراجع هم در این موضوع به یقین و حجت نرسیدند، به همین دلیل به جای واجب شرعی بنا بر احتیاط واجب را بیان نمودند .
اما چیزی که فکر انسان را به خود مشغول می کند این موضوع هست که آیا با وجود شرایطی که در تبصره های همراه با احکام شرعی ازدواج برای دختر بیان شده می توان ازدواج بدون اذن ولی انجام داد یا خیر؟ 


مثلا رهبر معظم انقلاب می گویند :
ازدواج موقت یا دائم دختر باکره بنابر احتیاط واجب باید با اجازه پدر باشد ولی اگر دختر نیاز به ازدواج دارد و خواستگار هم کفو شرعی و عرفی او می باشد و در حال حاضر خواستگار دیگری که واجد شرایط باشد وجود ندارد اذن پدر ساقط است. 

(به مخالفت پدرو تشخیص درست دختر اشاره شده است در واقع این دو شرط اذن پدر را برای ازدواج موقت و دائم ساقط می کند  )

 پس دختر باکره می تواند ازدواج چه به صورت دائم و چه به صورت موقت بدون اذن ولی با شرایطی خاص داشته باشد .
شرایطی که در بالا هم به آنها اشاره کردیم از جمله :
اگر پدر و جد پدری غایب باشند بطوریکه نشود از آنان اذن گرفت و دختر هم احتیاج به شوهر کردن داشته باشدلازم نیست از پدر و جد پدری اجازه بگیرند
ولی باشد و از روی جهل مخالفت و جلوگیری کند در صورتی که دختر رشیده و بالغه باشد و ترس از گناه داشته باشد نیاز به اذن نیست .
و ...
پس نمی توان گفت هر دختری می تواند ازدواج موقت بدون اذن پدر داشته باشد 
اما چرا احکام ازدواج موقت برای دختران باکره با اذن پدر را بیان می کنم به این دلیل است که قالبا دختران یا حتی پسران به هیچ وجه از والدین اجازه برای ازدواج موقت نمی گیرند چرا که ازدواج موقت با اینکه یک حکم شرعی و الاهیست اما عرفا به دلیل فرهنگ سازی غلط مخصوصا برای دختران باکره امری ناپسند به شمار می رود .
پس نتیجه ی کلی از صغرا و کبرای بالا این شد که با شرایط خاص دختر باکره می تواند ازدواج موقت بدون اذن ولی داشته باشد .
حالا ما دختر خانمی داریم که بر اساس شرایطی که در بالا مطرح شد حالا یا با حکم صریح مرجعی مثل ایت الله نوری همدانی یا با تبصره هایی مثل خوف به گناه افتادن تصمیم به ازدواج موقت بدون اذن ولی گرفته است.

سوال اینجاست آیا این دختر خانم حتی با وجود شرایط شرعی و مجاز بودن آن درست است در جامعه ی امروزی تن به ازدواج موقت بدهد یا خیر ؟
همانطور که قبلا هم بیان شد گرچه ازدواج موقت یک امر شرعی و کاملا حلال است اما به طور تقریبا کامل غیر عرفی است و در واقع در جامعه ی امروزی در منظر خانواده ها از زنا هم بدتر شده چون اکثر افراد جامعه آن را نمی خواهند بپذیرند و به انحرافات و آسیب های جدی مثل عمل زنا راغب تر هستند به همین دلیل ازدواج موقت برای یک دختر باکره با وجود داشتن شرایط شرعی مشکلاتی در پی دارد .
اولین مشکل بحث ازاله بکارت است که باز هم متاسفانه بکارت جسمی در جامعه ی ما مهم تر از بکارت روحیست( البته سوتفاهم برای برخی دوستان به وجود نیاد که بکارت جسمی مهم نیست، چرا هست، اما برای تحلیل این مسئله این پست جای مناسبی نیست انشالله در پست های بعدی مفصلا به این مسئله خواهیم پرداخت ) 
و این امر مشکل بی شوهری را برای دختر رقم می زند در واقع دختر با وجود این در مقابل انحرافات و عمل حیوانی و کثیف زنا ایستاده و تن به حکم الاهی داده است اما عرف با آن سر جنگ دارد و قربانی عرف غلط جامعه می شود و شاید این مشکل به خاطر این طرز تفکر باشد که پسرهای جامعه ی ما دختر بدون بکارت را مثل دختری می دانند که بکارتش در عمل جنسی آلوده به گناه از دست داده و جالب است که بدانید در مقابل پسرهای جامعه ی ما علاقه ی زیادی به ارتباط با دختر باکره دارند و حتی برای ازدواج موقت به دنبال دختر باکره می گردند تا زن بیوه و...
و این در واقع ضد و نقیضی است که متاسفانه باز هم عرف و فرهنگ سازی غلط در رفتار جوان های ما ایجاد کرده است .



۱۳۸۹ بهمن ۷, پنجشنبه

گردهمایی موفرفری ها در تهران! + تصاویر



1- دو سه سال پیش بود که برای انجام سفری به لبنان رفته بودیم، تو یکی از شهرهای جنوبی لبنان با یکی از جوانان لبنانی (که اسمش رو یادم نیست، مثلا نعیم) هم صحبت شدیم.
همونطور که نمی دونید! تو مناطق شیعه‌نشین لبنان، ایرانی‌ها را می پرستند!
این نعیم داستان ما هم به ما خیلی ابراز محبت کرد.
جالب بود که یک کلمه فارسی نمی تونست حرف بزنه ولی می گفت من فارسم، ایرانی‌ام.
خلاصه عشق و علاقه عجیبی به ایران داشت و وقتی از ایران حرف می زد، قند تو دلش آب می شد.
ذهنیتی که از ایران داشت برای من خیلی عجیب بود. اما تو صحبت‌هاش فهمیدم که ایران تو ذهن آقا نعیم یه بهشت خیالی و مدینه فاضله است، "قطعه ای از بهشت"!
شهری بدون گناه و ...
خلاصه آقا نعیم تو ذهن خودش بهشتی ساخته بود و روزها با فکر کردن به این بهشت خیالی برای خودش حال و حولی می کرد!
وقتی در همین حد بهش گفتم که بابا اینطورا هم نیست! تو ایران هم افرادی هستند که مثلا چادری نیستند و چندان به این مسایل اهمیت نمیدن و... قاطی کرد و گفت محاله!
ما هم وقتی دیدیم هیچ جوری زیر بار نمیره، بی خیال شدیم.
2- تو یک مجموعه درهم تنیده و یا بهم پیوسته که رفتار زیرمجموعه‌ها روی همدیگه تاثیر مستقیم داره، وقتی عملکرد یکی از سامانه‌ها از تعادل خارج بشه و یا اتفاق غیرمتعارفی بیفته، این اتفاق هیچ‌وقت بی‌تاثیر در کل نخواهد بود!
مثلا وقتی در زنجیره زندگی مردم یه منطقه‌ای، یه حادثه غیرمتعارفی پیش بیاد، مثل بمباران اتمی در هیروشیما و ناکازاکی، این اتفاق فقط تاثیر لحظه‌ای نداره بلکه در طول حیات مردم اون مناطق هم موثره. مثلا روی تولید مثل و به وجود آمدن نوزادان عجیب الخلقه بسیار موثره!
همینطور تاثیر بمب‌های امریکایی در افغانستان که کودکان هیولایی رو به دنیا آورده!
همین فرمول در مسایل اجتماعی و فرهنگی هم می تونه صادق باشه!

یه نگاه به تصاویر زیر بندازید!
 
http://mashreghnews.ir/NewsM/Images/News/Editor/image/nor/nor%208/nn%202%281%29.jpg
بقیه ی مطلب و عکس ها در ادامه ی مطلب



۱۳۸۹ بهمن ۶, چهارشنبه

رشته ی علوم جنسی در دانشگاه !


 http://rabeteh.files.wordpress.com/2011/01/olum-logo.png?w=455


تا به حال با خود فکر کرده اید که چقدر نیاز است که در دانشگاه های ما رشته ای مختص به علوم جنسی باشد ، تا جوانان ما بتوانند قبل از اینکه دچار مشکل بزرگ جنسی شوند اطلاعات لازم را به صورت علی و کاملا تضمین شده در مسائل جنسی کسب کنند ؟
اگر ما در حال حاضر مشکلات جنسی بزرگی در جامعه ی خود می بینیم به این دلیل است که هیچ منبع  مفید و قابل اطمینانی نیست که جوانان ما را تغذیه کند .در واقع منابع جوانان ما برای یادگیری مسائل و روانشناسی جنسی،  همین اینترنت و افراد نامتخصص و ناشی است که در روز با آنها به بحث و گفتگو می نشینیم .
اما چرا نباید در دانشگاه رشته ای به نام علوم جنسی یا حتی واحدی اجباری برای تمامی رسته ها قرار داد تا جوان های ما از طریق ابن راه به علوم جنسی دست پیدا کنند ؟؟
گرچه این کار ضروری است اما باید توجه داشت که ایران کشوری اسلامی و  با حکومتی اسلامیست به همین جهت نشود مثل غرب و تقلید و کپی برداری از روی دروس جامعه شناسان و روانشناسان غربی بلکه علمی به نام علم روانشناسی جنسی از دیدگاه اسلام و معصومین تدوین شده و بر همین مبنا شاخه بندی و گسترش یابد چرا که بهترین روانشناسی جنسی را ائمه ی ما در بیانات و روایات خود بیان کردند و ما باید از این گنجیه ی الاهی برای پیشرفت خود استفاده کامل بکنیم .
نظر شما چیست ؟؟


پی نوشت :برای ایجاد رشته علوم جنسی در دانشگاه ها تلاش کنیم !

۱۳۸۹ بهمن ۳, یکشنبه

معصومیت از دست رفته (نامه ی یک دختر )

 
 http://uploadtak.com/images/gobmz48pgt4kxxs4cnz.jpg

سلام 
دختری هستم یا شاید دختری بودم، چرا که همه چیزم را از دست داده ام، دیگر دختر هم  خطابم نمی توان کرد!
داستان از خودم شروع شد ...از درون خودم ،از درونی که تهی بود.
هیچ چیز برایم مهم نبود زندگی ام قید و بندی نداشت  پدر و مادرم خط قرمزی برایم ترسیم نکرده بودند و برادرم هم به غیرتمندی برادران دیگر نبود.
هر روز با ظاهری دلفریب تر از دیروز و با هزار قلم آرایش پا به کوچه و خیابان می گذاشتم تا شاید گوشه چشمی نگاهم کنند .
بچه های چادری دبیرستانمان را مسخره می کردم ،چادر را از سرشان می کشیدم و هر هر به آنها می خندیدم .
در همیین روزها و خوشی ها بود که با اتفاقی که ای کاش هیچ وقت نمی افتاد احساس کردم خوشی هایم چند برابر گشته و آرایش کردن هایم بی ثمر نبوده .
پسری عاشقم شده بود ،نه! پسر نبود! دیو دو سر بود ، دیوی که مرا نابود کرد ...
خامم کرد، طوری که شدم مثل مومی در دستان او 
در اغاز دوستی زمانی که در راه با هم صحیت می کردیم احساس کردم سخت شیفته او شده ام به طوری که یادش تمام لحظات بیداری و حتی رویاهایم را هم پر کرده بود . بیان گرم و زیبایی داشت .
اول های ارتباطمان چند باری از من خواسته بود که تماس جسمی بیشتری با هم داشته باشیم اما من به او گفتم : من عشقی پاک و بی آلایش می خواهم و تنها بعد از ازدواج حاضرم خودم را با تمام وجود در اختیارت بگذارم .
ناکامی در خواسته اش در چشمانش موج می زد، اما من هم غرق در عشق خیالی خودم خبر ازاین چیزها نداشتم.
یک روز به من زنگ زد و من را برای صحبت به خانه اش دعوت کرد ،من که منتظر همچین روزی بودم تا بتوانم بیشتر با عقایدش آشنا بشوم فوری قبول کردم .
داخل خانه که شدم منتظر ماندم تا از من پذیرایی شود ،با سینی شربتی آمد و کنارم نشست ، شربت را که خوردم احساس کردم دیگر نمی توانم روی پاهایم باایستم و بعد آن هم به خوابی عمیق فرورفتم که ای کاش هیچ وقت از آن بیرون نمی آمدم .
وقتی از خواب بلند شدم  خودم را در وضع بدی دیدم ،هنوز اثر داروی خواب آور وجود داشت 
پسرک بدون تعارف گفت :
بلند شو خودت را جمع و جور کن و برگرد خانه  ، تا چند روز دیگر برای خواستگاری می آیم نگران نباش .!
 تلو تلو خوران و با وضع بدی خودم را جمع و جور کردم از خانه که بیرون آمدم احساس کردم همه چیزم را از دست دادم احساس کردم همه ی معصومیت و قداستم مچاله شده و در منجلاب فریب و نیرنگ افتاده،  كسي كه او را معشوق خود ميدانستم تمام وجودم را تاراج كرد و مرا ويران نمود، تازه فهمیدم چرا دوستانم چادر به سر می کردند، تازه فهمیدم چرا دوستانم آرایش نمی کردند ،تازه فهمیدم چرا بی جهت به هر کسی اجازه ی ورود به حریم خصوصیشان را نمی دادند و تازه فهمیدم که چقدر بدبخت بودم که اینها را نفهمیدم .
حالا دیگر همه چی تماش شده بود ...
کاری نمی توانستم بکنم...
احساس می کردم مرا دور انداخته اند احساس می کردم شده ام یک دستمال مصرف شده ی کثیفی که هر کس از کنارش رد می شود با این ور و آن ور کردن صورتش انزجار خودش را از آن نشان می دهد.
سعی کردم با خودم کنار بیایم به امید آنکه چند روز دیگر زنگ خانه برای خاستگاری به صدا در خواهد آمد 
اما رفت که رفت ...
دیگر نه تلفنش جواب می داد و نه در خانه ی وحشتش زندگی می کرد.
حالا من ماندم و یک عمر پشیمانی ....


پی نوشت : متن اصلی نامه در اختیارم نبود به خاطر همین مجبور شدم انچه از نامه به یاد دارم را بنویسم اما تقریبا بدون تفاوت با نامه ی اصلی می باشد شما با اندکی تصرف از بنده قبول کنید .

۱۳۸۹ بهمن ۱, جمعه

خطاب به پدر و مادر ها ...

 امروز یکی از دوستان در وبلاگ یکی دیگر از دوستان خطاب به بنده گفت :

شعار نده.وبت هم دیدم.شعار بود.اگر ادعا داری بیا مطلب بزن خطاب به مقامات و مسئولان برای ازدواج موقت.

و من در جواب ایشون گفتم :

اون هم به چشم دوست عزیز
منتها این کارها رو با بد و بیراه به مسئولین نمیشه درست کرد
خودت که گفتی برادر باید فرهنگ سازی کرد
ما الان بیشتر مشکلمون از طرف خانواده هاست تا مسئولین !!!

هنوز هم پای حرفم ایستادم، چرا که بزرگترین مشکل ما در بحث ازدواج موقت که الحمدالله جوان ها از این حکم اسلام به خوبی استقبال کردند :)) خانواده های ما هستند نه مسئولان ما !
ازدواج موقت یک امر شرعی و اسلامیست ، سیاسی نیست( گرچه بعضی سیاسی می کنند ) که مسئولی بخواهد جلوی آن را بگیرد یا اینکه شما بخواهید ازدواج موقت را در ملا عام و سرتیتر روزنامه ها وسایت ها انجام بدهید .
پس ربط زیادی به مسئولین کشوری ندارد اما به خانواده ها چرا !!
اتفاقا تقصیراز جانب خانواده هاست که هنوز بعد از گذشت این همه زمان از ظهور چنین حکمی در اسلام نتوانسته ایم از آن به خوبی استفاده کنیم و این قضیه را
قبیح و زشت می دانیم در صورتی که بارها و بارها در روایات به ازدواج موقت سفارش شده است .
آنجا که حضرت علی (ع) می فرمایند :
اگر عمر(لعن الله علیه) ازدواج موقت را حرام نکرده بود ، جز بدبخت ترین انسانها کسی دست به زنا نمی زد.
یا آنجا که امام صادق علیه السلام می فرماید :
از ما نیست کسی که به رجعت ما ایمان ندارد و متعه ما را حلال نمی داند.
همه اینها دلایلی محکم بر این هستند که ازدواج موقت یا همان صیغه نه تنها امری غیر اخلاقی نیست بلکه با وجود این امر جوانان ما نه به گناه می افتند و نه گرفتار مشکلات فراوان در جامعه می شوند .
اما متاسفانه نمی دانم دلیلش چیست که هنوز پدر و مادران این امر را امری غیر اخلاقی می دانند ؟؟؟؟
شاید به این دلیل باشد که خر خودشان را از پل گذرانده اند ...
حتما خیلی از جوان ها مثل من تنها سوالشان این است که چرا ازدواج موقت را احیا نمی کنید و ما را از منجلاب گناه بیرون نمی کشید ؟؟؟
مخاطب این پست من خانواده ها هستند نه جوان ها
واقعا به چه دلیلی از این امر جلوگیری به عمل می آورید ؟؟
چه ادله ی قوی تری در مقابل حکم خداوند و حرف اولیای او دارید که حلال خدا را حرام می کنید ؟؟؟؟!!!!!
به نظر من نیازی که جوان های امروزه به این حکم و این راه کار الهی دارند، جوان های زمان پیامبر (ص) نداشتند چرا که آن زمان ازدواج آسان بود، اما امروز که ازدواج رستمی را که هفت خوان را گذرانده به زمین می زند این حکم لازم تر و ضروری تر ازهر زمانی است.
با این وضع و این جلوگیری ها و این تحقیرها، ازدواج موقت برای جوان ها شده است یک جرم اخلاقی شیرین که هر لحظه به شیرینی بیشتر آن پی می برند در صورتی که از طرف خانواده امری زشت و غیر اخلاقی قلمداد می شود .
باشد که روزی خانواده ها این سنت دینی باارزش را خود احیا کنند ...
 
پی نوشت : پدر و مادر ها به جوون ها جواب بدن لطفا !

ازدواج موقت از نگاهی دیگر ...

از نظر اسلام به ویژه مذهب شیعه، ازدواج موقت نوعی پیوند همسری است که می‌تواند سازنده و گره‌گشا، یا آسیب‌رسان و خانمان‌برانداز باشد. فیلسوف و مفسر بزرگ قرآن، علامه طباطبایی، در تفسیر  «المیزان» می‌نویسد: «اصل پذیرفتنی در زناشویی، ازدواج دائم است که برای بنا کردن خانواده و به وجود آمدن فرزندان صورت می‌گیرد و ازدواج موقت یا «متعه» تنها یک راه آسان‌ساز برای جلوگیری از فساد و فحشاست. زیرا انسان به تصریح قرآن در برابر نیروی شدید شهوت جنسی ناتوان است  و نیاز طبیعی دارد که همسری انتخاب کند تا بدون نگرانی و از راهی قانونی و شرعی، این میل سرکش را فرو نشاند. حال اگر به خاطر ناداری و تهیدستی و یا دور بودن درازمدت از دیار خود نتواند به ازدواج دائم روی آورد، در منجلاب انحرافات جنسی سرنگون می‌‌شود و خود و جامعه را به آلودگی و سرنگونی می‌کشاند. اینجاست که خداوند با تشریع ازدواج موقت، کار را بر گیرافتادگان در تنگنای شهوت آسان ساخته و آنها را از پلیدی گناه رهانیده است. دردناکانه مسلمانان و حکومت‌های اسلامی در طول تاریخ نتوانستند از این ابتکار الهی بهره گیرند و جوامع بشری را از فساد و بی‌بند و باری نجات دهند.

به گفته دکتر احمد بهشتی در کتاب خانواده در قرآن: «از نظر اسلام، اساس این است که مردان به طور دائم ازدواج کنند، اما اگر ضرورتی پیش آید با یک درجه تخفیف، انسان مجاز می‌شود به ازدواج موقت روی آورد. از این قانون همه می‌توانند استفاده کنند، اما بهتر است هرکسی خود را مورد سؤال قرار دهد که آیا برای او هم ضرورتی وجود دارد که به سراغ ازدواج موقت برود یا نه؟ اگر هدف از ازدواج موقت، تنوع‌طلبی و چشیدن زنان گوناگون است کار حرامی نیست، بلکه حلال است اما حلال مذموم و منفور! و اگر هدف رفع ضرورت و فرو نشاندن عطش و گریز از زنا و گناه است، حلال است و حلال ممدوح!... وقتی اسلام تمام کوشش خود را از لحاظ برنامه‌ریزی زندگی و مسائل تربیتی و اخلاقی متوجه تحکیم خانواده و دوام و بقای آن کرده چگونه ممکن است به گونه‌ای با مسئله ازدواج موقت برخورد کند که نتیجه‌‌اش سست شدن پایه‌های خانواده و ایجاد دافعه میان زوجین باشد. اسلام برای دلبستگی‌های زن و شوهر به یکدیگر زمینه‌ساز است و برای پیدایش گریز و بی‌میلی در میان آنها مانع است و به همین جهت پیامبر بزرگوار اسلام (ص) فرمود: هرگاه یکی از شما متوجه زنی زیبا شود، باید به سراغ همسر خود برود و نیاز و هیجان خود را رفع کند که در واقع، هر دو یکی هستند. یک پرسید: اگر همسر ندارد، چه کند؟ فرمود: چشم به آسمان بیندازد و از فضل خدا سؤال کند.

به یقین، افسارگسیختگی در متعه و سوءاستفاده از قانون متعه، زمینه‌ساز پاره شدن رشته علاقه و دلبستگی زن و شوهر و به سردی گراییدن روابط زوجین است و هرگز اسلام چنین چیزی را نمی‌پسندد.
نکته مهمی که بسیاری از مردان درباره ازدواج موقت نمی‌دانند، تفاوت نگاه و انتظار زنان و مردان از رابطه با یکدیگر است .از نظر تکاملی ثابت شده است مردان به دنبال پیوندهای کوتاه مدت جنسی با زنان هستند و زنان از مردان رابطه‌ای درازمدت و عاطفی می‌خواهند. مرد می‌خواهد و می‌تواند با زنی که به تازگی با او برخورد کرده است ارتباطی جنسی و گذرا برقرار کند، اما زن تا مردی را به مدت طولانی نشناسد و به او دل نبندد حاضر به برقراری چنین ارتباطی با او نیست.» از این رو می‌توان گفت گرچه در ازدواج موقت هم مرد و هم زن از هم کام می‌گیرند و لذت می‌برند، اما برای مرد بسیار آسان و راحت است که پس از مدتی همسر موقت خود را رها کند و سراغ کس دیگری برود. ولی برای زن که علاوه بر ارتباط جنسی، وابستگی‌ عاطفی پیدا کرده و فکر زندگی همیشگی با همسر را در سر می‌پروراند سخت دشوار است که با تمام شدن مدت عقد، مرد را رها کند یا بگذارد که او دل را به سر زلف دیگری گره زند.
 

۱۳۸۹ دی ۳۰, پنجشنبه

ازدواج موقت به روایت معصومین (ع)

1. ابا بصیر می گوید:از امام باقر علیه السلام درباره متعه پرسیدم؟ امام فرمود:در قرآن نازل شده است :
فما استمتعتم به منهن فآتوهن أجورهن فریضة ولا جناح علیكم فیما تراضیتم به من بعد الفریضة [نساء:24] :
و زنانى را كه از آنها تمتع مى‏گیرید واجب است كه مهرشان را بدهید. و پس از مهر معیّن، در قبول هر چه هر دو بدان رضا بدهید گناهى نیست. هر آینه خدا دانا و حكیم است. [ترجمه قرآن :عبد المحمد آیتی]

2. امام رضا علیه السلام فرمود: رسول خدا متعه را حلال نمود و تا هنگام وفات نیز آن را حرام نکرد.

3. شخصی از امام باقر علیه السلام درباره این آیه پرسید :
وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِیُّ إِلى‏ بَعْضِ أَزْواجِهِ حَدیثاً فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ أَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَیْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَها بِهِ قالَتْ مَنْ أَنْبَأَكَ هذا قالَ نَبَّأَنِیَ الْعَلیمُ الْخَبیر. [ تحریم :3] :
آن گاه كه پیامبر با یكى از زنان خود رازى در میان نهاد، چون آن زن آن راز با دیگرى باز گفت، خدا پیامبر را از آن آگاه ساخت و او پاره‏اى از آن [کشف]راز را بر آن زن آشكار كرد و از افشاى پاره‏اى دیگر سرباز زد. چون او را از آن خبر داد، گفت: چه كسى تو را از این ماجرا آگاه كرده است؟ گفت: آن خداى داناى آگاه به من خبر داده است.
امام فرمود: رسول خدا زنی را متعه نمود .یکی از زنان حضرت مطلع شد و ایشان را متهم به فحشاء نمود!!! رسول خدا فرمود : این کار حلال است.این ازدواجیست به صورت موقت.تو این قضیه را مخفی بدار.                      اما آن زن به یکی دیگر از زنان حضرت خبر داد!.[پس خداوند آن آیه را نازل فرمود]
4. جابر بن عبد الله انصاری می گوید: ما در زمان رسول خدا و نیز در زمان ابو بکر متعه می کردیم تا زمان عمر که آن را ممنوع کرد!!
5. با أسناد زیادی روایت شده که از حضرت صادق علیه السلام پرسیده شد : آیا آیه متعه نسخ شده است؟
فرمود : نه و اگر عمر از آن جلوگیری نکرده بود هیچکس جز شقی زنا نمی کرد.
6. شخصی [از مخالفان اهل بیت] نزد امام باقر علیه السلام آمد و گفت:
نظرت درباره متعه زنان چیست؟ امام فرمود: خداوند آن را در کتابش و در سنت پیامبرش حلال نموده پستا روز قیامت حلال است.
او گفت: آیا مثل تویی چنین می گوید در حالیکه عمر آن را حرام کرد!
امام فرمود: اگر چه چنین کرد! [اما حرف من همان است که گفتم.]
او گفت: پناه می برم به خدا که چیزی را که عمر حرام کرده , حلال می دانی!
امام فرمود: پس تو بر نظر رئیست باش و من هم بر نظر رسول خدا !...

7. شیخ مفید می گوید : شیخ صدوق به اسناد خود روایت نموده که :
امیر مومنان علی علیه السلام زنی از خاندان بنی نهشل را در کوفه متعه نمود.
8. امام رضا علیه السلام در نامه ای که برای مأمون عباسی نوشتند و اسلام را برایش تشریح نمودند می فرماید :
[اعتقاد به] اسلام, شهادت به وحدانیت خداست و...[تا می رسد به اینجا که] و حلال دانستن دو متعه ای که خداوند در کتابش نازل فرموده و رسول خدا در سنتش جاری نموده است یعنی متعه زنان و متعه حج...
9. امام صادق علیه السلام می فرماید :
از ما نیست کسی که به رجعت ما ایمان ندارد و متعه ما را حلال نمی داند.
10. امام صادق علیه السلام فرمود :
اینکه خدای عزوجل در قرآن می فرماید : ما یفتح الله للناس من رحمة فلا ممسك لها...[فاطر:35]
(هر رحمتى را كه خدا براى مردم بگشاید، بازدارنده‏اى براى آن نیست‏ ), یکی از مصادیقش متعه است.
11. امام محمد باقر علیه السلام فرمود:
مرد متأهل اگر بخواهد می تواند متعه کند اگرچه در شهر خودش باشد و با همسرش اقامتداشته باشد.
12. از امام صادق علیه السلام پرسیده شد : چه تعداد از متعه حلال است ؟ فرمود: هر قدر خواستی.
13. امام صادق علیه السلام فرمودند:
برای مرد مستحب است که نکاح متعه انجام دهد.دوست ندارم مردی از شما از دنیا برود مگر اینكه یك مرتبه هم که شده متعه گرفته باشد.
14. از امام صادق علیه السلام درباره متعه سؤال شد حضرت فرمودند:
دوست ندارم فردی از شما از دنیا برود و روشی از روشهای رسول الله را عمل نكرده باشد.
15. محمد بن مسلم گفت: امام صادق علیه السلام به من فرمودند:
آیا تا به حال متعه كرده ای؟ عرض كردم: نه، حضرت فرمود: از دنیا نروی تا اینكه سنت پیامبر(ص) را زنده كرده باشی!.
16. اسماعیل هاشمی گفت: امام صادق علیه السلام به من فرمودند:
آیا از وقتی كه از كنار همسر خود بیرون آمده ای متعه كرده ای؟ عرض كردم: با زنانی چند که در کنارم هستند خدا مرا از آن بی نیاز نموده، حضرت فرمودند: اگر چه بی نیاز هستی امّا من دوست دارم كه سنت رسول الله را زنده بداری.
17. اسماعیل جعفی می گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمودند:
 ای اسماعیل امسال متعه داشته ای؟عرض كردم بله، حضرت فرمودند: مقصودم متعه حج نیست، عرض كردم: پس مقصود شما چیست؟حضرت فرمودند: متعه نساء( ازدواج موقت) را می گویم.عرض كردم: بله با دختری بربری و نیکو . فرمودند:ای اسماعیل متعه كن با هر چه كه یافتی اگر چه زنی سندی باشد.
18. ابا بصیر می گوید: خدمت امام صادق رسیدم، حضرت از من سؤال فرمودند:
 آیا از وقتی كه از كنار همسرت بیرون آمده ای متعه كرده ای؟عرض كردم: نه، حضرت فرمودند: برای چه؟ عرض كردم: پولم كم بود و به این كار نمی رسید.حضرت دیناری به من دادند و فرمودند: تو را قسم می دهم كه به منزل نروی مگر اینكه به متعه عمل كرده باشی، ابی بصیر گفت: همین كار را كردم.
19. عبدالله بن سنان می گوید: امام صادق علیه السلام فرمودند:
خداوند هر شراب مست کننده را بر شیعیان ما حرام كرده، در عوض آن، متعه را برای آن ها قرار داده است.
20. از امام باقر علیه السلام است كه رسول خدا(ص) فرمودند:
وقتی خدا مرا به آسمان بالا برد جبرائیل به من پیوست و گفت: ای محمّد، خدا می فرماید: کسانی از امت تو که متعه می کنند مورد غفران و آمرزش من هستند.
21. بشر بن حمزه می گوید: در زمان امام باقرعلیه السلام یكی از رجال قریش به من گفت:
دختر عموی من كه دارای مال بسیار بود دنبالم فرستاده، پیغام داد: كه تو می دانی چقدر برای من خواستگار آمده و من همه را جواب ردّ داده ام،و نیز دنبال تو نفرستادم به خاطر رغبت به مردان!، امّا شنیده ام كه خدا متعه را در كتاب خود حلال دانسته و رسول خدا نیز آن را در سنت خود جاری ساخته است،امّا عمر آنرا حرام دانسته و من می خواهم خدا و رسولش را اطاعت نموده و عمر را عصیان نمایم پس تو مرا متعه نما! به او گفتم: اجازه بده، خدمت امام باقر برسم و از او سؤال كنم.خدمت حضرت رسیده،مشاوره كردم. حضرت فرمود:این کار را بکن.[در نقل کتاب کافی آمده که سپس امام فرمود : صلی الله علیکما من زوج یعنی درود خدا بر شما دو همسر!]
22. علی سائی می گوید:به امام موسی کاظم علیه السلام عرض كردم:
من زمانی متعه می كردم اما بعد آنرا خوش نداشتم و بدم آمد و به فال بد گرفتم ، از این رو با خدای خودم بین ركن و مقام عهد بستم که دیگر نکنم و نذر کردم كه اگر بار دیگر متعه كنم روزه بگیرم! ولی بعد برایم سخت شد و از عهد خود پشیمان شدم و قدرت ازدواج علنی [دائم] را نیز نداشتم. حضرت فرمودند:با خدا عهد كرده ای كه اطاعتش نكنی؟! به خدا قسم اگر اطاعتش نكنی معصیت كار خواهی بود!.
23. محمد بن مسلم ثقفی نقل می كند: وقتی از امام صادق علیه السلام سؤال شد:
مقدار مهر در ازدواج موقت چقدر باید باشد؟حضرت فرمودند:به هر چه كه هر دو به آن راضی شوند و تا هر زمانی كه هر دو تعیین کرده باشند.
24. سماعه می گوید: فردی از امام صادق علیه السلام مسائلی را سؤال كرد تا اینكه گفت:
اگر در عقد موقت، زن شرط كند كه هر لذّتی كه می خواهی از من ببر ولی با من آمیزش نكن، آیا این شرط درست است.امام فرمود:بله تنها آن مقداری كه شرط شده است حق مرد است.
25. محمد بن شمعون می گوید: امام كاظم علیه السلام به بعضی از یارانش نوشتند:
در متعه زیاده روی نكنید. وظیفه شما تنها برپایی سنت پیامبر است. و چنان نباشد که افراط در متعه شما را از همسران خود بازدارد تا بر ما كه شما را به آن امر کرده ایم نفرین كرده و لعنت بفرستند!!!.[و باعث كفر و ارتداد آنها گردد.]
26. علی بن یقطین می گوید: از امام كاظم علیه السلام از متعه سؤال كردم حضرت فرمود:
تو را با متعه چه كار! که خدا از آن بی نیازت كرده است.عرض كردم: فقط می خواهم بدانم .فرمود :متعه در كتاب علی علیه السلام هست.
با توجه به روایت شماره 16 که امام با وجود بی نیازی جنسی شخص به خاطر همسرانش باز هم او را به انجام متعه سفارش نمودند, علما فرموده اند معلوم می شود علت این كه اینجا امام, علی بن یقطین را از این كار بازداشتند به خاطر موقعیت خطیر او بود؛زیرا او وزیر هارون الرشید بود و هارون او را از خود می دانست و او برای خدمت به خلق خدا به دربار هارون رفته و سخت تقیه می كرد و شیعه بودن خود را مخفی می داشت و انجام متعه و لو رفتن او تشیعش را بر ملا می ساخت و خطر عظیمی برای خودش و شیعیان امام پدید می آمد.
27. سهل بن زیاد می گوید: از چند نفر از اصحاب امام صادق علیه السلام شنیدم :
حضرت به اصحاب خود می فرمودند:در مكه و مدینه، متعه را به من ببخشید!؛ زیرا با من در رفت و آمد هستید و می ترسم شما را بگیرند[و اتهام زنا بزنند] و بعد بگویند اینها اصحاب جعفرند!
شیخ مفید می گوید:
اصحاب ما گفته اند:علت نهی امام صادق علیه السلام از متعه کردن در مکه و مدینه این بود که :
أبان بن تغلب که از یاران و راویان حضرت و ثروتمند نیز بود, زنی را در مکه متعه کرد ولی آن زن برایش نقشه کشید و توانست او را در صندوقی حبس كند! آنگاه چند حمال آورد و صندوق را به باب الصفای مسجد الحرام آوردند و به ابان گفتند: اینجا باب الصفا است تو را آورده ایم این جا، و می خواهیم فریاد بزنیم كه این ابان بن تغلب است و می خواست با زنی زنا كند!.پس أبان با پرداخت ده هزار درهم به آنها خود را آزاد كرد!.چون این خبر به امام صادق علیه السلام رسید به اصحاب فرمود: در مكه و مدینه متعه را به من ببخشید!.

اکنون فهرست وار نتیجه ای که از هر یک از روایات فوق به روشنی به دست می آید در مقابل شماره روایت بیان می گردد:
1. آیه 24 سوره نساء نشانگر حلیت متعه(ازدواج موقت) است.
2. رسول خدا پس از اعلام حلیت متعه هرگز آن را تحریم نکرد.
3. خود حضرت با وجود همسران دائم , متعه نمودند.
4. اصحاب ایشان نیز تا زمان عمر متعه می کردند.
5. آیه متعه هرگز نسخ نشد و عمر به رای خود متعه را ممنوع کرد.!
6. متعه تا قیامت حلال است.
7. امیر مومنان نیز در کوفه متعه داشته اند.[بر خلاف تهمتی که برخی اهل سنت به ایشان می زنند و روایاتی که از زبان ایشان جعل کرده اند که پیامبر در جنگ خیبر یا فلان جا متعه را تحریم نمود!!!]
8. حلیت متعه از احکام قطعی خداوند در کتابش و سنت رسولش می باشد.
9. اعتقاد به حرمت متعه با تشیع امامی سازگار نیست.
10. متعه رحمتی است از جانب خدا برای بندگانش و کسی حق ندارد مانع آن شود.
11. مرد متاهل اگرچه همسرش در دسترسش باشد باز هم می تواند متعه کند.
12. از نظر تعداد محدودیتی در متعه نیست.
13و 14و 15. خوب است انسان هر یک از سنتهای رسول خدا را در طول زندگیش انجام دهد که یکی از آنها متعه است.پس انجام متعه ولو یکبار در مدت عمر سفارش شده است.
16. انجام این سنت رسول خدا مورد تاکید اهل بیت عصمت می باشد حتی اگر فرد متاهل بوده و از نظر جنسی نیز بی نیاز باشد.
17. کراهتی که در ازدواج دائم با بعضی اقوام خاص روایت شده در ازدواج موقت وجود ندارد.
18. سفارش متعه به متاهلی که از خانواده اش دور شده است و کمک مالی به وی برای انجام آن.
19. خداوند لذت حلال متعه را برای شیعیان قرار داده در عوض لذت حرامی که از شرابهای مست کننده حاصل شود.[ اهل سنت نوعی شراب مست کننده به نام نبیذ را حلال می دانند! در ورایات دیگر هست که متعه در عوض نبیذ به شیعیان داده شده است.]
20. کسانی که متعه می کنند مورد غفران خداوند هستند.
21. مرد و زنی که برای رضای خدا و مخالفت با دشمنان خدا , پیوند ازدواج موقت انجام می دهند لایق درود امام معصوم می گردند.
22. انجام متعه اطاعت از خداوند است و نذر و عهد برای ترک این اطاعت باطل است.
23. میزان مهریه در ازدواج موقت هر مقداری که دو طرف توافق کنند می تواند باشد.
24. اگر در عقد ازدواج موقت زن شرط کند که مرد با وی آمیزش نکند.مرد حق ندارد چنین کند.
25. با انجام متعه باید سنت رسول خدا زنده شود اما مرد متاهل نباید چنان در آن افراط کند که از ادای حقوق همسران دائم خود باز ماند تا مبادا موجب نفرت همسران از امامان معصوم و در نتیجه کفر آنها شود!
26. در ذیل حدیث توضیحش آمد.
27. در محیطهای سنی نشین که متعه را حرام می دانند و احتمال دارد انسان به اتهام زنا مورد تهمت قرار گیرد باید از متعه خودداری کند.یعنی به علت خطرات جانی یا آبرویی, باید از آن صرفنظر نماید.
آدرس احادیث :
1. وسائل الشیعه - تالیف شیخ حر عاملی - چاپ آل البیت – جلد 21 حدیث 26356
2. همان, حدیث 26367
3. حدیث 26377
4. حدیث 26386
5. حدیث 26379
6. حدیث 26359
7. حدیث 26378
8. حدیث26378
9. حدیث26365
10.حدیث 26373
11.حدیث26425
12. حدیث26408
13.رساله المتعه شیخ مفید حدیث 1
14.همان حدیث 2
15. حدیث3
16. حدیث 4
17. حدیث 5
18. حدیث 6
19.حدیث8
20.حدیث9
21.حدیث11
22.حدیث12
23.حدیث16
24.حدیث34
25.حدیث39
26.حدیث40
27.حدیث42
به نقل از وبلاگ :من و متعه ام

افتضاح فرهنگی در قبله تهران + عکس

حضور افرادی که نام هنرمند را یدک می کشند در برنامه های فرهنگی و هنری ری در حالی است که این شهر مذهبی پتانسیل بالای برای حضور هنرمندان متعهد را دارد.

ری آنلاین- بعد از افشاگری ری آنلاین درباره مجتمع فرهنگی ابوالفتوح رازی و نحوه مدیریت آن و تیم اداره کننده، امید آن بود که مدیران فرهنگی ری که مسئول این مجتمع بودند با اقدامی عاجل ضمن سامان دادن به مدیریت این مجتمع، نسبت به برخورد لازم با تیم قبلی اقدام کنند.

اما امروز با گذشت نزدیک به سه هفته از موضوع، شنیده ها حاکیست تیم مدیریت قبلی همچنان در صحنه فرهنگ و هنر ری به عرض اندام مشغولند.
در همین زمینه خبری منتشر شده است که به برگزاری دومین جشن تاتر ری توسط هیئت امنای انجمن فرهنگ و هنر ری در پایان امسال اشاره دارد.

در مطلب قبلی گفته شد که این هیئت امنا وجاهت قانونی نداشته و حتی برخی از انجمن های تشکیل دهنده انجمن فرهنگ و هنر اصلا در مرکزی قانونی ثبت نشده اند. با این حال حمایت اداره ارشاد ری از این انجمن و هیئت امنایی که رییس آن در خارج از ری و در شمال تهران سکونت دارد باعث تعجب است.

از سوی دیگر عدم التزام هیئت امنای مذکور به مبانی فرهنگ و هنر دینی و عدم پایبندی به شئونات اسلامی در دوره مدیریت در مجتمع ابوالفتوح لزوم برخورد با این مجموعه را ایجاب می کند.

بنابراین از مدیران فرهنگی شهرستان ری که چهره هایی ارزشمند و انقلابی هستند انتظار می رود تا درباره این افراد تصمیمات لازم را اتخاذ کنند، نه اینکه با بیرون کردن آنها از مجتمع ابوالفتوح عرصه دیگری را در اختیار آنها قرار دهند تا تحت نام هنر دینی و مذهبی به ادامه فعالیتهای خود بپردازند.

در همین باره تصاویری از نحوه برگزاری و اداره کلاسهای این مجتمع در دست است که برای روشن شدن میزان پایبندی آنها به شئونات اسلامی و اخلاقی و چگونگی گسترش هنر دینی از دید ایشان به مرور به اطلاع عموم خواهد رسید.

تصاویری که در زیر می آید مربوط به کلاس طراحی است که در این مجتمع برگزار شده است و ظاهرا هنوز هم ادامه دارد!
ری آنلاین با پوزش از بینندگان به خاطر  انتشار این تصاویر امیدوار است تا شاید بدین وسیله شاهد اقدامات موثرتر مدیران ری در برخورد با بی مبالاتی های فرهنگی در قبله تهران باشیم. 
 

 بقیه ی عکس ها در ادامه ی مطلب ...


۱۳۸۹ دی ۲۸, سه‌شنبه

کاش هیچ وقت برق به رستایمان نمی آمد...

 http://www.pix2pix.org/my_unzip/1256030534IMAGE633915796190625000.jpg
 دختران نوجوان و جوان با چادر های گلداری که دور کمرشان گره زده اند دور یک حوضچه ی روبروی حمام عمومی روستا جمع شده اند و لباس می شویند و بلند بلند خاطره تعریف می کنند .
اینجا روستایی در خراسان جنوبی است روستایی محروم که خشکسالی این چند سال اوضاع مردم را آشفته کرده است یکی از مشکلات با خانواده ی همسر می گوید یکی از بچه دار نشدن و دیگری از محصول کم کشاورزی، اما مریم با لپ هایی گل انداخته و نگاهی که تمام مدت به حوضچه خیره شده بود از مشکلی بزرگتر می گوید : دیگر خسته شدم هر بار که به شهر می رود فیلم جدیدی می خرد و به خانه می اورد و بعد هم از من انتظار دارد ...
منظور مریم فیلم های مستهجنی است که همسرش از شهر می خرد .
می گوید فیلم ها را دانه ای هزار تومان می خرم ما پول دوا و درمان بچه مان را نداریم و او هر هفته هزار تومان از پولش را بابت این فیلم ها دور می ریزد فاطمه هم باب بحث را باز می بیند و از همین مشکل گلایه می کند : یک بار از من خواست با او همراه شوم و فیلم را ببینم پنج دقیقه اول حالم به هم خورد .
پزشک این روستا حرفهای دختران و زنان این روستا را تصدیق می کند : این روستا بسیار محروم است و فقط ساعاتی از شب را برق دارد با این وجود در خانه ی تمام روستایی هایی که من برای سرکشی می روم دستگاه سی دی و یا دی وی دی پلیر و تلوزیون وجود دارد می گوید در بسیاری از خانه هایی که به عنوان پزشک به خانه ی آنها  رفته وضعیتی تقریبا مشابه را دیده و می گوید زنان جوان روستایی غالبا به بیماری های که ناشی از روابط نامتعارف زناشویی است دچارند .
البته این تنها مشکل زنان این روستا نیست بلکه استفاده از فیلم های مستهجن و الگوبرداری های ناصحیح از آن فیلم ها مشکلی است که در اقشار و طبقات اجتماعی و فرهنگی گوناگون به وجود امده است .
صدیقه هم به نوع دیگری همین حرف را می زند و می گوید همسرم گاهی با من رفتاری درست شبیه آنچه در فیلم ها دیده می کند من واقعا از رفتارهایش خجالت می کشم و از رابطه با او بدم می اید .
فناوری بی سر وصدا و سریع به روستای دنج صدیقه نفود کرده و زندگی صدیقه را به آشفتگی کشیده است او معتقد است همین کارهایی که مردان جوان انجام می دهند خیر و برکت را از روستا گرفته است .
صدیقه استکان کمر باریک را سر می کشد و می گوید :کاش هیچ وقت برق به روستایمان نمی آمد ..


پی نوشت : کاش هیچ وقت برق به روستایمان نمی آمد ..

۱۳۸۹ دی ۲۷, دوشنبه

غرب در قلب برفی ایران + عکس

این افراد همان هایی هستند که هرجا مجال پیدا بکنند دم آزادی بیان می زدند و این کشور را به دلیل نداشتن این نوع آزادی ها محکوم می کنند.
اما خودتون می بینید که چطور به راحتی و آنجور که دلشان می خواهد پا به طبیعت گذاشته اند !
همه ی عشق و حال ها برای اینهاست و فحش و ناسزاها برای ما که دم از حجاب و عفاف می زنیم !
در این کشور کسانی که دم از حجاب و عفاف می زنند محکوم به اسارت هستند ، چرا که وقتی به این طبیعت پا می گذاری با دیدن همچین صحنه هایی از طبیعت زده خواهی شد و دیگر با خود عهد می کنی که طبیعت را لمس نکنی و به هوای آلوده ی شهر بسنده کنی 
اما همچنان خواهران و برادران گرامی شهر ما هر طور که مایل هستند عشق و حال می کنند و بعد هم فحش می دهند که آزادی برای ما نگذاشته اید !!
واقعا اسارت برای کیست ؟؟؟؟


eski-bihejabi01 
بقیه ی عکس ها در ادامه ی مطلب 
منبع عکس ها از برادر عزیزم :عکاس مسلمان

۱۳۸۹ دی ۲۶, یکشنبه

تجربه ی وحشتناک خویشتن داری !!


 http://gz2010.ir/wp-content/uploads/2010/11/psychology1.jpg

امروز مطلب جالبی رو در مجله ای می خواندم 
در قسمت مخاطبین مجله ،جوانی سوالی از کارشناس مجله کرده بود و راهکاری طلب می کرد .
این جوان از فشار شهوت و ومشکلاتی که براش به وجود آورده بود حرف می زد و راهکاری می خواست یا این مسئله رو حل کنه .
آقای کارشناس یا همون روانشناس هم خیلی راحت جواب را با یک جمله داده بود 
و این جمله این بود :
خویشتن داری را تمرین کنید !!

وقتی این جمله رو خوندم مغزم داشت منفجر می شد یعنی مونده بودم اون جوون بیچاره وقتی در جواب سوالش این جمله رو گرفته چه حالی شده !:((

حالا نمی دونم این روانشناس محترم چطور می خواد جوانی که در قرن 21 و در این جامعه ی آلوده زندگی می کنه رو به خویشتن داری دعوت کنه ؟؟

نمی دونم تا چه حد باید جوان های ما به پای بی عقلی و نادانی و تعصب بیجا و خودخواهی امثال این آقای کارشناس بسوزند ؟
یکی نیست از این روانشناس محترم سوال کنه که تو خودت جای این جوون بودی خویشتن داری می کردی یا اینکه ...!!!!!!!!!
یکی نیست به این کارشناس خیلی محترم مجله ی ... بگه که این صدای خویشتن داری تو از جای گرم بلند می شه 
چطور جوون بیچاره با این وضعیت جامعه خویشتن داری کنه ؟
از آسیب های روانی خویشتن داری بی مورد خبر داری اقای روانشناس ؟؟
یا اینکه هنوز در جهل این هستی که این زمان، مثل زمان جوانی و دوره ی تربیت خودت هست ؟
خوبه که حضرت علی (ع) 1400 سال پیش فرمودند : فرزندان خود را 50 سال جلوتر از زمان حال تربیت کنید که الان وضعیت ما اینطوری هست !!!

چرا به جای نسخه ی خویشتن داری نسخه ای که دین برای این مواقع می پیچه رو برای این جوون بی گناه نپیچیدی ؟
از چی می ترسی ؟؟
می ترسی شب که میری خونه زنت این مطلب رو خونده باشه و ...
چرا وظیفه ی که در مقابل دینت داری رو درست انجام نمی دی ؟
خویشتن داری برای جوونی که کارش شب و روز در خیابون و دانشگاه و مدرسه شده دیدن صحنه های محرک مفهمونی نداره !
این جوون های بیچاره تا چه حد باید خویشتن دار باشند که شما بزرگتر ها بفهمید که راه درست این نیست که شما نشون می دهید بلکه راه درست آن است که 1400 سال پیش دین بر حق محمد (ص) به ما نشان داد و شما چون خر از پل گذرانده ای حلال خدا رو حرام می کنی و جایش نسخه ی عوضی می پیچی !!
تا کی این جوون های بی گناه باید آینده های وحشتناک به بار بیاورند تا شما بفهمید که نباید انقدر خود خواه بود ؟؟
چند دختر بیوه ی دیگر باید در منجلاب هوسرانی مردان زناکار بیافتن تا شما به اثر تربیتی ازدواج موقت پی ببرید ؟؟
شما که دم از علم و دین می زنید و روانشناسانه به قران و احادیث نگاه می کنید چرا ؟؟؟
بی شک همان که خدا و پیامبرش بر من حلال کردند بهترین حلال هاست و هیچ کس قدرت تغییر آن را نخواهد داشت .


پی نوشت : محصول دانشگاه های بی خود ما همچین افرادی می شن که بهشون می گن روانشناس و روانپزشک ...

من حلال خدا و رسولش را می خواهم آقای مدیسه!

 http://iranianclassicmusic.persiangig.com/image/prison-bar.jpg

 این نامه رو یکی از بازدید کنندگان وبلاگ تریبون مدیسه به آقای مدیسه نوشته که وظیفه دونستم اینجا هم منتشر کنم
 نقل قول از وبلاگ : تریبون مدیسه 
به نام پروردگار عالمیان
اللهم عجل لولیک الفرج.
سلام و درود خدا بر معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران و شهدای جنگ تحمیلی.
سلام و درود خدا بر رهبر فرزانه انقلاب.
سلام بر تمامی افراد و نهادهایی که این نامه را می خوانند.(البته امیدوارم که در سایت قرار داده شود)
و سلام بر شما آقای مدیسه!به واسطه یکی از هم کلاسی ها با سایتتان آشنا شدم و تصمیم گرفتم با شما دردودلی را مطرح کنم؛به این امید که صحبت هایم را در سایت به نمایش بگذارید تا همگی بخوانند؛از آن نوجوان 15ساله روستا گرفته تا خبرنگاران و روزنامه نگاران رسانه های فارسی زبان ایران و دنیا.در واقع اگر این نامه را منتشر نکنید،به وظیفه خود به عنوان یک وب نویس در قبال مخاطبتان عمل نکرده اید چرا که شعار شما در انتهای هر مطلبتان این است:مدیسه متعلق به شماست!پس این تعلق را در عمل نشان دهید.25سال دارم.فارغ التحصیل رشته مهندسی برق و هم اکنون در شرکتی خصوصی در تهران مشغول به کار هستم.متأسفانه به دلایل بسیار از جمله مسائل اقتصادی،امکان ازدواج را ندارم و از سوی دیگر به شدت نیاز به همدم و مونسی را احساس می کنم.در کنار این نیاز خدادادی،متأسفانه یا خوشبختانه فشار جنسی شدیدی را هم بر روح و جسم خود تحمل می کنم.سراغ اصل مطلب می روم:
من حلال خدا و رسولش یعنی ازدواج موقت(صیغه) را می خواهم آقای مدیسه،چون توانایی ازدواج دائم را ندارم.گناه من جوان چیست که این گونه باید در آتش شهوت خویش بسوزم و دم برنیاورم؟چرا این حق باید از من و سایر جوانان سلب شود در حالی که سنت پیامبر اسلام(ص) است؟دستورهای دین اسلام امروز و فردا نمی شناسد؛اتفاقاً ضرورت چنین دستوراتی امروز بیشتر از دوره صدر اسلام حس می شود.ازدواج موقت با همان شرایطی که در صدر اسلام برای مسلمانان تجویز شده بود،امروز نیز باید باشد و از هیچ جوانی سلب نشود.چرا جامعه ما این حلال خدا را حرام می پندارد؟یکی از دلایل آن این است که همگی فکر می کنند منظور از ازدواج موقت،ارتباط با دوشیزگان و دختران باکره است که در آینده ممکن است برایشان مشکل ساز بشود در حالی که نباید این تفکر نهادینه گردد.آیا ازدواج موقت با زنی که طلاق گرفته و یا بیوه شده و ممکن است تا آخر عمر امکان ازدواج دائم پیدا نکند،گناه است؟
آقای مدیسه!
متأسفانه حسودی و حساسیت مادران من و شما باعث پوشیده ماندن این حکم الهی و اجرای آن شده است،چرا که آن ها نمی پذیرند همسرشان زن مطلقه یا بیوه ای را صیغه کند.تنها همین مورد به تنهایی می تواند راه تبلیغات منفی علیه ازدواج موقت و زشت جلوه دادن آن تا حد گناهانی هم چون زنا و لواط را هموار و آسان بکند.شما که ادعا دارید وب نویس هستید،باید این موارد را بیان بکنید.درد جامعه ما این است که حلال خدا را حرام کرده اند و حرام خدا را حلال.اگر جوانی دچار گناهان زشتی مانند استمناء و روابط نامشروع بشود،می گویند:طوری نیست.جوانی کرده است!!!
اما اگر همین جوان توان ازدواج نداشته باشد و بخواهد با زنی ازدواج موقت بکند،انگار به خدا کفر ورزیده و یا کثیف ترین گناهان را مرتکب شده است.آخر این انصاف است؟آیا این زیبنده نظام ماست که عنوان اسلامی بودن را دارد و به آن می بالد؟مگر انقلاب اسلامی ما به خاطر اسلام نبود؟به خاطر قرآن نبود؟چه بر سر ما آمده است که اکنون پس از 32سال،هم اسلام را فراموش کرده ایم و هم قرآن را؟
این تنها مشکل ما پسران نیست.دختران جامعه و حتی بعضاً زنان متأهل ما نیز در فضای فعلی به انحراف کشیده شده اند.تا به حال واژه "م.س.ا.ح.ق.ه" را شنیده اید؟آیا می دانید در بسیاری از شهرهای بزرگ و حتی خوابگاه ها و خانه های مجردی و دانشجویی،این پدیده به شدت شیوع پیدا کرده است؟آیا می دانید بسیاری از حیوانات خانگی تبدیل به شرکای جنسی جوانان ما شده اند؟حالا تکلیف من پسر جوانی که حداقل تا 7الی 8 سال دیگر نمی توانم ازدواج کنم و از گناه و معصیت هم بیزارم،چیست؟سه راه بیشتر پیش رویم نیست:
1.خویشتن داری؛
2.ازدواج دائم؛
3.ازدواج موقت.
خویشتن داری که فقط شعار است.به نظر شما در جامعه ما می توان خویشتن دار بود؟یک مثال بزنم:خود من هر روز صبح که حول و حوش 6از خواب بیدار می شوم و به شرکت می روم،تا عصر و ساعت های 6و7 سرکار هستم.فکر نکنید خستگی و... سبب خوابیدن شهوتم می شود و... .این گونه نیست.باور کنید در همان کوپه مترو و هنگام بازگشت به منزل،با دیدن اولین زن یا دختر جوان ناخودآگاه دچار غلیان و تحریک می شوم.در این مواقع سر خود را پایین می اندازم و در درون خودم می شکنم.باور کنید من هم یک انسان هستم.چرا جامعه ما را نمی فهمد؟چرا دختران و زنان انگ شهوتی بودن و چشم چران بودن را به ما پسران می زنند؟تا کی باید تقوای خداوند بزرگ را که آقایان می فرمایند،پیشه نماییم؟!!!
آقای مدیسه!مگر تنها هدف ازدواج دائم،بچه دار شدن است که ازدواج موقت را با این توجیه ناشایست جلوه داده اند؟مگر ازدواج موقت به مانند ازدواج دائم مهریه ندارد؟برخی از زنان می گویند صیغه کرامت ما را پایین می آورد اما من از این زنان سوال می کنم:
آیا در دنیای امروز و حتی محیط های سازمانی و اداری و کاری،از زن مستقیم و غیرمستقیم بهره کشی جنسی نمی کنند؟پس مشکل کجاست؟اگر بحث بچه دار شدن است،مرد و زن بدون رضایت دیگری می‏توانند از آن جلوگیری کنند.علاوه بر این آنچه منشأ پدید آمدن نابسامانی‏های اجتماعی و اخلاقی در مورد فرزندان بی‏پناه است،مسئولیت‏ناپذیری والدین است که در این باره فرقی میان ازدواج موقت و دائم وجود ندارد.اگر قانون ازدواج موقت در جامعه ما توسط مردان متأهل هوس باز به مانند قانون تعدد زوجات مورد سوء استفاده قرار می گیرد،اشکال از قانون ماست.اشکال از اجرای ماست که داعیه اسلامی بودن را دارد اما این سنت رسول خدا(ص) را نمی تواند اجرایی کند؛چرا که اجرای تمام و کمال اسلام،کار آسانی نبوده و نیست.
متأسفانه همین سوء استفاده،به سوژه ای برای تمام مخالفان تبدیل شده است.البته برخی مخالفان رده بالا نیز از فساد موجود در کشور،سودهای کلانی را به جیب می زنند.امام صادق(ع) می فرمایند:"یکی از موضوعاتی که من هرگز در بیان آن تقیه نخواهم کرد موضوع متعه(ازدواج موقت) است."
پس هرگز مقصود دین این نبوده است که وسیله‏ای برای هوسرانی و هواپرستی حیوان‏صفتان یا وسیله بیچارگی عده‏ای زنان اغفال شده و فرزندان بی‏سرپرست فراهم شود،بلکه هدف از آن جلوگیری از فسادهای اجتماعی و ناهنجاری‏های جامعه می‏باشد.
ازدواج موقت مثل چهار رکعت نمازی است که می خوانیم و سوال نمی کنیم که چرا باید چهار رکعت بخوانیم.من نمی دانم چرا ما در این موضوع انقدر دست و پایمان را گم کرده ایم که در بیان کردن حکم خداوند،می گوییم که آیا حرام است یا حلال است یا... .اگر صیغه به این بها زشت است که یک دختر و پسر مسلمان چندین دوست غیرهمجنس داشته باشند و با افراد متعدد در ارتباط جنسی باشند،آن وقت چه کسی جواب این چالش را می دهد؟در حقیقت موضوع این است که آیا ازدواج موقت در دین،به عنوان یک ضرورت و مسئله ای که باید در جامعه باشد،مطرح شده است یا اینکه دین ازدواج موقت را در شرایط خاص و برای برخی از افراد می داند؟
مگر شهوت، دختر و پسر می شناسد؟اگر به دختر هم بگویید که تنها راه اطفای شهوت آنی او انتخاب شریک دائم زندگی است،ممکن است دختر هم در انتخاب شریک دائم زندگی اش تعجیل کند و بدون تعمق و تدبر ازدواج کند.آن وقت بعد از مدتی کوتاه که نیاز ش برطرف شد،احساس می کند که این شوهر به درد او نمی خورد.اما وقتی دختر و پسر نیاز آنی خود را برطرف کرده باشند،آن وقت می روند تا عاقلانه انیس و مونس خود را انتخاب کنند.حال این جا سوالی مطرح می شود:
آیا در اسلام توصیه ای برای دوشیزه ماندن دختران تا زمان ازدواج دائم شده است یا نه؟
باکره ماندن دختر یک ارزش است و اگر کسی باعث ازاله بکارت دختری شد،باید هزینه سنگینی بدهد.شکی در این نیست؛اما برای حفظ این ارزش،آیا باید خودمان را گرفتار مسأله طلاق کنیم که به خودمان و جامعه آسیب برسانیم؟عقل می گوید که بین بد و بدتر،باید بد را انتخاب کرد.
آقای مدیسه!
من یک ماه آرشیو وبلاگ شما رو مطالعه کردم که تصمیم گرفتم امروز این نامه را برایتان ایمیل بکنم.اگر به قول یکی از کامنت ها:صداقت از کلامتان نمی بارید،هیچ وقت این گونه وقت خود و جنابعالی را نمی گرفتم.امیدوارم تمامی پسران،دختران،زنان بیوه و زنان مطلقه که قلباً صحبت هایم را باور دارند،با حمایت از این پست از خود حمایت کنند.
شما فرض کنید دین نبود.عقل که هست.عقل می گوید که ازدواج دائم.انتخاب شریک زندگی برای همه عمر یک انسان از لحظه انتخاب است و عقل می گوید که شریک دائم زندگی مختصات خودش را دارد.هر انسانی با هر مسلکی قبول می کند که اطفای غریزه جنسی،هدف اصلی از انتخاب شریک زندگی نیست.یعنی اگر کسی بگوید که من برای اینکه شهوت دیوانه ام نکند و برای من مشکلات به وجود نیاورد، برای خودم شریک زندگی در طول عمرم را انتخاب می کنم؛ عقل می گوید که صحیح نیست که آدم برای رفع مسایل و مشکلات روزانه خود شریک دائم خود را انتخاب کند.
امروزه در کشور ما بسیاری از جوانان که دین دار هم هستند،شریک دائم زندگی خود را در شرایطی انتخاب می کنند که بیشتر به فکر رفع نیازهای روزمره خود هستند.همین شرایط باعث می شود تا چنان شتابی در انتخاب شریک دائم زندگی خود کنند که بعد از اطفای شهوت،می گویند که من انتخاب درستی نکرده ام.
به نظر شما این اشکال نیست؟
در صدر اسلام هم خانواده بوده و هم غلام و کنیز.الان که غلام و کنیز نیست و تنها راه ارضای جنسی حلال،ازدواج است و اگر تنها راه حلال،ازدواج دائم باشد یعنی جنون جامعه.کسی که تنها راه اطفای جنسی که امری آنی است و نیاز لحظه ای است را ازدواج دائم قرار می دهد،هیچ شناختی از جامعه بشری ندارد. وقتی شما به مسافرت می روید و می خواهید در بین مسیر، غذا میل کنید آیا برای خوردن یک وعده غذا در مسیر سفر،خانه می سازید یا اینکه چادری موقتی برپا می کنید تا برای لحظه ای کوتاه سرپناه داشته باشید؟انتخاب شریک زندگی و ازدواج دائم مانند خانه ساختن است و چادر زدن در بین مسیر، سفر مانند ازدواج موقت است.جامعه اسلامی از شرایط عقلی انسانی جدا نیست و احکام اسلامی براساس شرایط واقعی و عقل طراحی شده است،پس جامعه اسلامی اطفای نیازهای جنسی را در ازدواج می داند،اما فراموش نکنیم که ازدواج موقت هم نوعی ازدواج است که تعهدات مخصوص خود را دارد.
سخن به درازا کشید.از این که من را تحمل کردید،بسیار ممنونم آقای مدیسه.امیدوارم این نامه را در وبلاگ خود قرار دهید تا همگان مشاهده کنند و با صداقت و شهامت و به دور از هر تعصب و پیش داوری،پاسخ مرا بدهند.
التماس دعا از شما و تمام مخاطبان و بازدیدکنندگان فهیم این پایگاه اینترنتی
سعید ردوستی با حضور همیشه نهان...

نقل قول از وبلاگ : تریبون مدیسه