
اینجا روستایی در خراسان جنوبی است روستایی محروم که خشکسالی این چند سال اوضاع مردم را آشفته کرده است یکی از مشکلات با خانواده ی همسر می گوید یکی از بچه دار نشدن و دیگری از محصول کم کشاورزی، اما مریم با لپ هایی گل انداخته و نگاهی که تمام مدت به حوضچه خیره شده بود از مشکلی بزرگتر می گوید : دیگر خسته شدم هر بار که به شهر می رود فیلم جدیدی می خرد و به خانه می اورد و بعد هم از من انتظار دارد ...
منظور مریم فیلم های مستهجنی است که همسرش از شهر می خرد .
می گوید فیلم ها را دانه ای هزار تومان می خرم ما پول دوا و درمان بچه مان را نداریم و او هر هفته هزار تومان از پولش را بابت این فیلم ها دور می ریزد فاطمه هم باب بحث را باز می بیند و از همین مشکل گلایه می کند : یک بار از من خواست با او همراه شوم و فیلم را ببینم پنج دقیقه اول حالم به هم خورد .
پزشک این روستا حرفهای دختران و زنان این روستا را تصدیق می کند : این روستا بسیار محروم است و فقط ساعاتی از شب را برق دارد با این وجود در خانه ی تمام روستایی هایی که من برای سرکشی می روم دستگاه سی دی و یا دی وی دی پلیر و تلوزیون وجود دارد می گوید در بسیاری از خانه هایی که به عنوان پزشک به خانه ی آنها رفته وضعیتی تقریبا مشابه را دیده و می گوید زنان جوان روستایی غالبا به بیماری های که ناشی از روابط نامتعارف زناشویی است دچارند .
البته این تنها مشکل زنان این روستا نیست بلکه استفاده از فیلم های مستهجن و الگوبرداری های ناصحیح از آن فیلم ها مشکلی است که در اقشار و طبقات اجتماعی و فرهنگی گوناگون به وجود امده است .
صدیقه هم به نوع دیگری همین حرف را می زند و می گوید همسرم گاهی با من رفتاری درست شبیه آنچه در فیلم ها دیده می کند من واقعا از رفتارهایش خجالت می کشم و از رابطه با او بدم می اید .
فناوری بی سر وصدا و سریع به روستای دنج صدیقه نفود کرده و زندگی صدیقه را به آشفتگی کشیده است او معتقد است همین کارهایی که مردان جوان انجام می دهند خیر و برکت را از روستا گرفته است .
صدیقه استکان کمر باریک را سر می کشد و می گوید :کاش هیچ وقت برق به روستایمان نمی آمد ..
پی نوشت : کاش هیچ وقت برق به روستایمان نمی آمد ..
چند وقت پیش که به روستایی رفته بودیم جهت سرکشی عین این جملات رو شنیدم..والله که حق گفتی..روستاها رو باید دریافت...
پاسخحذف