نوای وبلاگ


برای استفاده از موزیک بالا در سایت یا وبلاگ خود از کد زیر استفاده کنید صوت بالا متغیر می باشد. ،
برای دانلود کلیپ کامل و تصویری صوت بالا اینجا کلیک کنید

۱۳۸۹ دی ۲۸, سه‌شنبه

کاش هیچ وقت برق به رستایمان نمی آمد...

 http://www.pix2pix.org/my_unzip/1256030534IMAGE633915796190625000.jpg
 دختران نوجوان و جوان با چادر های گلداری که دور کمرشان گره زده اند دور یک حوضچه ی روبروی حمام عمومی روستا جمع شده اند و لباس می شویند و بلند بلند خاطره تعریف می کنند .
اینجا روستایی در خراسان جنوبی است روستایی محروم که خشکسالی این چند سال اوضاع مردم را آشفته کرده است یکی از مشکلات با خانواده ی همسر می گوید یکی از بچه دار نشدن و دیگری از محصول کم کشاورزی، اما مریم با لپ هایی گل انداخته و نگاهی که تمام مدت به حوضچه خیره شده بود از مشکلی بزرگتر می گوید : دیگر خسته شدم هر بار که به شهر می رود فیلم جدیدی می خرد و به خانه می اورد و بعد هم از من انتظار دارد ...
منظور مریم فیلم های مستهجنی است که همسرش از شهر می خرد .
می گوید فیلم ها را دانه ای هزار تومان می خرم ما پول دوا و درمان بچه مان را نداریم و او هر هفته هزار تومان از پولش را بابت این فیلم ها دور می ریزد فاطمه هم باب بحث را باز می بیند و از همین مشکل گلایه می کند : یک بار از من خواست با او همراه شوم و فیلم را ببینم پنج دقیقه اول حالم به هم خورد .
پزشک این روستا حرفهای دختران و زنان این روستا را تصدیق می کند : این روستا بسیار محروم است و فقط ساعاتی از شب را برق دارد با این وجود در خانه ی تمام روستایی هایی که من برای سرکشی می روم دستگاه سی دی و یا دی وی دی پلیر و تلوزیون وجود دارد می گوید در بسیاری از خانه هایی که به عنوان پزشک به خانه ی آنها  رفته وضعیتی تقریبا مشابه را دیده و می گوید زنان جوان روستایی غالبا به بیماری های که ناشی از روابط نامتعارف زناشویی است دچارند .
البته این تنها مشکل زنان این روستا نیست بلکه استفاده از فیلم های مستهجن و الگوبرداری های ناصحیح از آن فیلم ها مشکلی است که در اقشار و طبقات اجتماعی و فرهنگی گوناگون به وجود امده است .
صدیقه هم به نوع دیگری همین حرف را می زند و می گوید همسرم گاهی با من رفتاری درست شبیه آنچه در فیلم ها دیده می کند من واقعا از رفتارهایش خجالت می کشم و از رابطه با او بدم می اید .
فناوری بی سر وصدا و سریع به روستای دنج صدیقه نفود کرده و زندگی صدیقه را به آشفتگی کشیده است او معتقد است همین کارهایی که مردان جوان انجام می دهند خیر و برکت را از روستا گرفته است .
صدیقه استکان کمر باریک را سر می کشد و می گوید :کاش هیچ وقت برق به روستایمان نمی آمد ..


پی نوشت : کاش هیچ وقت برق به روستایمان نمی آمد ..

۱ نظر:

  1. چند وقت پیش که به روستایی رفته بودیم جهت سرکشی عین این جملات رو شنیدم..والله که حق گفتی..روستاها رو باید دریافت...

    پاسخحذف